کتان ، کنف ، پنبه ، ابريشم از جمله اليافی بودند که برای بافتن پارچه از آنها استفاده می شد.
آشوری ها در سده هفتم قبل از ميلاد در شمال بين النهرين به توليد ابريشم می پرداختند. هخامنشی ها نيز با فراگيری روش تهيه آن از آشوری ها، ابريشم را به يونان صادر می کردند.
کشف قطعات منسوج ابريشم با منشأ چينی و ابريشم با منشأ پيله های کرم ابريشم وحشی متعلق به سده پنجم قبل از ميلاد در گورهای يونان و شبه جزيره کريمه، اين مسئله را تأييد می کند.
آريستوفان در 411 قبل از ميلاد از تن پوش های به غايت نازک و شفاف به نام لباس مادی ياد می کند.
از سده سوم تا اوايل سده هفتم ميلادی ، بافندگی ايران دارای اعتبار و منسوجات ابريشمی آن به دليل داشتن نقش های پرشکوه و رنگ های شفاف ممتاز بود. کشف قطعات متعدد پارچه های ابريشمی و پشمی ايران در ترکستان چين ، ژاپن ، قفقاز، فرانسه ، سوريه ، مصر و ايتاليا اين مدعا را ثابت می کند. نخستين مدرک متقن از منسوجات نقش دار در نقش برجسته خسرو دوم در طاق بستان برجای مانده که قدمت آن بيشتر از زمان خود کنده کاری ها است.
نگاره های آميخته با تصاوير شکارگران و جنگاوران ، تکي يا جفتی ، مورد پسند فرمان روايان صدر اسلام و اروپاي قرون وسطا قرار گرفت و ميراث ساسانی که عمدتاً مبتنی بر مضمون و مقام پادشاهی و شمايل گری وابسته به آن بود، سراسر جهان اسلام و اروپاي مسيحی و چين و ژاپن را فراگرفت و تا پنج قرن پس از انقراض آن سلسله باقی بود.